ائتلاف منطقهای تحت رهبری عربستان سعودی برای حمله به یمن، نزدیک به نه ماه است که نتوانسته به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کند. با این حال، سعودیها در اقدامی جدید، تشکیل ائتلافی برای «مبارزه با تروریسم» را اعلام کردهاند. با این وجود، ترکیب این ائتلاف و زمان مطرح شدن آن، سوالاتی جدی را درباره اهداف و نیات عربستان به وجود آورده است. در نگاهی تحلیلی، میتوان مجموعهای از ملاحظات سیاسی و نظامی را در ایجاد این ائتلاف موثر دانست.
دولت عربستان سعودی در بیانیهای که صبح امروز در خبرگزاری رسمی این کشور منتشر شد، تشکیل ائتلافی متشکل از 34 دولت اسلامی را با هدف آنچه «مبارزه با تروریسم» خوانده، اعلام کرد. در این بیانیه آمده که کشورهای مذکور، تصمیم به تشکیل یک ائتلاف نظامی به رهبری عربستان گرفتهاند که مرکز عملیاتی مشترک آن در ریاض مستقر خواهد بود. به جز خود عربستان، کشورهای اردن، امارات، پاکستان، بحرین، بنگلادش، بنین، ترکیه، چاد، توگو، تونس، جیبوتی، سنگال، سودان، سیرالئون، سومالی، گابن، گینه، فلسطین، کومور، قطر، ساحل عاج، کویت، لبنان، لیبی، مالدیو، مالی، مالزی، مصر، مراکش، موریتانی، نیجر، نیجریه و یمن (دولت مستعفی یمن) در این ائتلاف حضور خواهند داشت.
در این بیانیه، بر وظیفه کشورهای شکلدهنده به ائتلاف برای محافظت از ملل مسلمان در مقابل گروهها و سازمانهای تروریستی، فارغ از نام و وابستگی آنها تأکید شده است. در این میان، مهمترین موضوعی که مورد توجه مطبوعات و رسانههای بینالمللی قرار گرفته، نبودن نام ایران، به همراه کشورهای متحد آن، یعنی عراق و سوریه است. عمان نیز که همواره به داشتن روابطی نزدیک با ایران شهره بوده، در این ائتلاف حضور ندارد.
پس از انتشار این بیانیه، محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی در یک کنفرانس مطبوعاتی حاضر شد و اظهار داشت که هدف از تشکیل ائتلاف مذکور، مبارزه با تروریسم در عراق، سوریه، لیبی، مصر و افغانستان است. با این حال، وی جزئیات مشخصی از نحوه فعالیت این ائتلاف را بیان نکرد. وی در ادامه تأکید کرد اقدامات ائتلاف، در هماهنگی با قدرتهای بزرگ و همچنین سازمانهای بینالمللی انجام خواهد گرفت. بن سلمان در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا تمرکز ائتلاف جدید، صرفاً بر داعش خواهد بود یا خیر، اظهار داشت که ائتلاف، با «هر سازمان تروریستی که در مقابل ما قرار بگیرد» مبارزه خواهد کرد.
اعلام تشکیل این ائتلاف در شرایطی که از یک سو، عملیات نظامی نه ماهه سعودیها در یمن نتوانسته نتایج دلخواه را برای این کشور به بار بیاورد و از سوی دیگر، این کشور پیش از این هیچگونه اقدام واقعی برای مبارزه با گروههای تروریستی انجام نداده – و در عمل به عنوان مهمترین حامی بسیاری از این گروهها نیز شناخته میشود – به عنوان رویدادی غیرمنتظره، به شدت در عرصه بینالمللی بازتاب یافته است. یکی از مهمترین تحلیلهای مطرح شده درباره دلیل تشکیل این ائتلاف، این است که با توجه به اینکه قرار است ضمن برقراری آتش بس در یمن، مذاکرات صلح این کشور تحت نظارت سازمان ملل برگزار شود، اکنون سعودیها خود را آماده میکنند تا پس از فارغ شدن از عملیات نظامی در یمن، اقدامات خود را متوجه دیگر کشورها کنند.
اما به جز این تحلیل، میتوان دلایل دیگری را نیز در توضیح چرایی تشکیل این ائتلاف جدید از سوی سعودی ها برشمرد:
نخست، توجهی به ترکیب کشورهای شرکت کننده در این ائتلاف، نشان میدهد که در کنار برخی دولتهای دارای توان نظامی، از جمله اردن و امارات، کشورهایی چون بنین و مالدیو و موریتانی نیز حضور دارند که اصولاً به نظر نمیرسد توان شرکت در هیچگونه عملیات بینالمللی علیه گروههای تروریستی را خارج از مرزهای خود داشته باشند. بر این اساس، میتوان گفت هدف سعودیها بیش از آنکه تشکیل یک ائتلاف «نظامی» کارآمد علیه تروریسم باشد، جمع کردن کشورهای اسلامی همسو با خود تحت لوای یک ائتلاف «سیاسی» است تا بدین ترتیب، خود را در نقش رهبری این کشورها جلوه دهند. به عبارت دیگر، در وهله نخست، این ائتلاف نمودی جدید از ادعای همیشگی سعودیها مبنی بر «رهبری جهان اسلام» است که با رویکردی فرصتطلبانه و با استفاده از دغدغه جهانی نسبت به تروریسم، درصدد تحقق و یا دستکم القای آن برآمدهاند.
دوم، نبود نام ایران و متحدانش در فهرست اعضای ائتلاف، خود دربردارنده پیام مهمی است؛ بدین معنا که نه تنها بر تقابل همیشگی عربستان سعودی با ایران در عرصه منطقهای و نیز چارچوب گستردهتر جهان اسلام تأکید میکند، بلکه فراتر از آن، در راستای تحلیلهایی حرکت میکند که از ماهها پیش درباره امکان شکلگیری ائتلافی به رهبری عربستان علیه ایران مطرح شده بود. در همین راستا، این نکته را نباید از ذهن دور داشت که در تعریف سعودیها از تروریسم، گروههای تروریستی شناخته شده بینالمللی همچون جبهه النصره - در چارچوب ائتلاف سوری «احرار الشام» - جزء تروریستها نیستند، اما گروههای مقاومت مورد حمایت ایران، از جمله حزبالله لبنان، تروریستی به شمار میروند. بر این اساس، میتوان انتظار داشت که در آیندهای نه چندان دور، به نام مبارزه با تروریسم، فشار بر گروههای نزدیک به ایران در کشورهای مختلف افزایش پیدا کند.
سوم، کنار هم قرار دادن اقدام جدید سعودیها در تشکیل این ائتلاف با اقدام چند روز پیش آنها مبنی بر گرد هم آوردن گروههای معارض سوری در ریاض و برگزاری کنفرانسی به منظور آنچه هماهنگی این گروهها جهت شرکت در مذاکره با نمایندگان دولت سوریه عنوان شده بود، این گمانه را مطرح میکند که در پرتو مجموعه تحولات ماههای اخیر درباره سوریه، از حضور نظامی جدی و مستمر روسیه در این کشور گرفته تا گستردهتر شدن دامنه مذاکرات بینالمللی صلح سوریه و شرکت ایران در این مذاکرات، سعودیها نسبت به موقعیت خود احساس خطر کرده و قصد دارند مسیری موازی را در موضوع سوریه به پیش ببرند. این مسیر موازی، در عرصه سیاسی در قالب تلاش برای ایفای نقش محوری در هماهنگ کردن معارضین سوری و در عرصه نظامی، در قالب ایفای نقش رهبری این ائتلاف جدید جلوه گر شده است.
در نهایت، نکته دیگری که به عنوان چهارمین عامل در این زمینه میتوان مورد اشاره قرار داد، انتقادات مستمر کشورهای غربی از انفعال عربستان و متحدانش در مبارزه با تروریسم در منطقه و عدم مشارکت فعال آنها در چارچوب ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا برای مبارزه با داعش است. بر اساس گزارش رسانههای غربی، اقدامات عربستان سعودی و امارات علیه داعش، به انجام تنها یک عملیات در ماه خلاصه میشود. بحرین، عملیات خود را در ماه سپتامبر متوقف کرده و اردن نیز در ماه اوت خود را از این عرصه کنار کشیده است. بر این اساس، میتوان گفت که تشکیل این ائتلاف برای سعودیها دربردارنده یک جنبه «پرستیژی» و حیثیتی نیز هست تا بدین ترتیب، ضمن القای این نکته که عربستان و متحدانش به طور جدی و واقعی مشغول مبارزه با تروریسم هستند، از حجم انتقادات مطرح در این عرصه بکاهد. این امر همچنین به طور بالقوه میتواند سبب کاهش حجم انتقاداتی شود که به طور روزافزون، عربستان را به حمایت مستقیم و غیرمستقیم از گروههای تروریستی، از جمله داعش متهم میکنند. همین امر به تنهایی میتواند دستاوردی مهم برای سعودیها به شمار رود که در پی تطهیر وجهه خود در عرصه جهانی هستند.